1 . جبران‌ناپذیر
[صفت]

irréversible

/iʀevɛʀsibl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: irréversible] [مذکر قبل از حرف صدادار: irréversible] [جمع مونث: irréversibles] [جمع مذکر: irréversibles]

1 جبران‌ناپذیر غیرقابل بازگشت، بازگشت‌ناپذیر

  • 1.La pollution peut avoir des conséquences irréversibles sur l'environnement.
    1. آلودگی می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری در محیط زیست داشته باشد.
  • 2.La situation est malheureusement irréversible.
    2. متاسفانه وضعیت بازگشت‌ناپذیر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان