خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غار غار کردن
2 . تندتند حرف زدن (درباره مسائل بی ارزش)
[فعل]
jacasser
/ʒakase/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
غار غار کردن
2
تندتند حرف زدن (درباره مسائل بی ارزش)
وراجی کردن
1.Elle n'arrête pas de jacasser.
1. او دست از تندتند حرف زدن (درباره مسائل بی ارزش) نمیکشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
jabot
j.-c.
j'exige un remboursement !
j'avais demandé une chambre non-fumeur.
j'avais demandé une chambre avec vue.
jachère
jacinthe
jackpot
jacque
jacques audiard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان