خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دفتر خاطرات روزانه
[اسم]
le journal intime
/ʒuʀnal ɛ̃tim/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: journaux intimes]
1
دفتر خاطرات روزانه
1.Chaque roi avait plusieurs secrétaires dont la fonction était de rédiger son journal intime
1. هر شاه تعداد زیاد منشی داشت که کارشان نوشتن خاطرات روزانه وی بود.
2.Il aime toujours cacher son journal intime.
2. او همیشه دوست دارد دفتر خاطراتش را پنهان کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
journal grand format
journal
jour ouvrable
jour de relâche
jour
journal télévisé
journal électronique
journalier
journalisme
journaliste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان