خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیوی
[اسم]
le kiwi
/kiwi/
قابل شمارش
مذکر
1
کیوی
1.C'est super, kiwi et orange.
1. عالی است، کیوی و پرتقال.
2.Non, je ne veux pas le kiwi!
2. نه، کیوی نمی خواهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
kitchenette
kit
kiosque
kinésithérapie
kinésithérapeute
klaxon
klaxonner
kleenex
kleptomane
knock-out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان