Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . قانون
[اسم]
la législation
/leʒislasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
قانون
قانونگذاری
1.La législation américaine est différente de la législation française.
1. قانونگذاری آمریکا با قانونگذاری فرانسه متفاوت است.
2.Le gouvernement a changé la législation sur le contrôle des importations.
2. دولت قانون نظارت بر واردات را تغییر داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
législatif
législateur
légionnaire
légionellose
légion
législature
légiste
légitime
légitimité
léguer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان