خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دورهی قانونگذاری
[اسم]
la législature
/leʒislatyʁ/
قابل شمارش
مونث
1
دورهی قانونگذاری
1.La fin de la législature approche.
1. پایان دورهی قانونگذاری نزدیک میشود.
2.La législature d'un sénateur est de 6 ans.
2. دورهی قانونگذاری یک سناتور 6 سال است.
تصاویر
کلمات نزدیک
législation
législatif
législateur
légionnaire
légionellose
légiste
légitime
légitimité
léguer
légume
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان