خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کالسکه (بچه)
[اسم]
le landau
/lɑ̃do/
قابل شمارش
مذکر
1
کالسکه (بچه)
1.Elle poussait un landau.
1. او یک کالسکه را هل میداد.
2.La mère a promené son bébé en landau.
2. مادر بچهاش را در کالسکه به گردش برد.
تصاویر
کلمات نزدیک
lancée
lancinant
lanceur
lancer une offensive
lancer franc
lande
langage
langage châtié
langage courant
langage des signes
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان