خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خسته شدن
2 . ضعیف شدن
3 . بیصبرانه منتظر (کسی یا چیزی) بودن
[فعل]
se languir
فعل بازتابی
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
خسته شدن
کلافه شدن
2
ضعیف شدن
تحلیل رفتن، از توان افتادن
(languir)
3
بیصبرانه منتظر (کسی یا چیزی) بودن
انتظار (کسی یا چیزی را) کشیدن
(languir)
تصاویر
کلمات نزدیک
langueur
languette
langues vivantes
langues
langue véhiculaire
languissant
lanière
lanterne
laos
laper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان