خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رهبر
[اسم]
le leader
/lidœʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
رهبر
1.Arnaud est un meneur.
1. "آرنو" یک رهبر است.
2.Le parti a changé de leader.
2. حزب رهبرش را تغییر داده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
lea
le vin est bouchonné.
le ver est dans le fruit
le téléphone arabe
le service est inadmissible !
leadership
leclerc
lecteur
lecteur de dvd
lecteur mp3
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان