خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اخراج کردن
[فعل]
licencier
/lisɑ̃sje/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: licencié]
[حالت وصفی: licenciant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
اخراج کردن
بیرون کردن
1.90 pour cent des employés sont licenciés.
1. 90 درصد کارمندان اخراج شدهاند.
2.Vous ne devez pas licencier cet officier.
2. شما نباید این افسر را اخراج کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
licenciement
licence
lice
libéré
libéria
licencieux
licencié
lichen
licite
licol
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان