1 . زیر قیمت فروختن 2 . تعطیل کردن (موقتی یا برای همیشه) 3 . تسویه کردن 4 . کلک (کسی را) کندن
[فعل]

liquider

/likide/
فعل گذرا و ناگذر

1 زیر قیمت فروختن به بهای نازل فروختن

2 تعطیل کردن (موقتی یا برای همیشه) منحل کردن (شرکت)

  • 1.Il part à la retraite et liquide son commerce.
    1. او بازنشسته می‌شود و کسب و کارش را تعطیل می‌کند.

3 تسویه کردن پرداخت کردن

4 کلک (کسی را) کندن ترتیب (کسی یا چیزی را) دادن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان