خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیر قیمت فروختن
2 . تعطیل کردن (موقتی یا برای همیشه)
3 . تسویه کردن
4 . کلک (کسی را) کندن
[فعل]
liquider
/likide/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
زیر قیمت فروختن
به بهای نازل فروختن
2
تعطیل کردن (موقتی یا برای همیشه)
منحل کردن (شرکت)
1.Il part à la retraite et liquide son commerce.
1. او بازنشسته میشود و کسب و کارش را تعطیل میکند.
3
تسویه کردن
پرداخت کردن
4
کلک (کسی را) کندن
ترتیب (کسی یا چیزی را) دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
liquide de frein
liquide
liquidation
liqueur
liquette
liquidité
liquéfier
lire
lis
lisa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان