خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پلیدماهی
[اسم]
la lotte
/lɔt/
قابل شمارش
مونث
1
پلیدماهی
1.Je voulais de la lotte mais c'est une mauvaise saison.
1. من پلیدماهی میخواستم اما فصل بدی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
loto
lotissement
lotir
lotion
loti
lotus
louable
louage
louange
loubard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان