1 . در هم آمیختن
[فعل]

se mêler

/mele/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: mêlé] [حالت وصفی: mêlant] [فعل کمکی: être ]

1 در هم آمیختن (باهم) قاطی شدن

  • 1.Les différents parfums se mêlaient dans la pièce.
    1. رایحه‌های مختلفی در اتاق باهم قاطی می‌شدند.
  • 2.Les eaux des deux rivières se mêlent au confluent.
    2. آبهای دو رودخانه در محل تلاقی دو رودخانه در هم می‌آمیزند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان