خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در هم آمیختن
[فعل]
se mêler
/mele/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: mêlé]
[حالت وصفی: mêlant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
در هم آمیختن
(باهم) قاطی شدن
1.Les différents parfums se mêlaient dans la pièce.
1. رایحههای مختلفی در اتاق باهم قاطی میشدند.
2.Les eaux des deux rivières se mêlent au confluent.
2. آبهای دو رودخانه در محل تلاقی دو رودخانه در هم میآمیزند.
تصاویر
کلمات نزدیک
météorologue
météorologiste
météorologique
météorologie
météorite
mêlée
même
môme
mû
mûr
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان