خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لاغر شدن
[فعل]
maigrir
/megʀiʀ/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: maigri]
[حالت وصفی: maigrissant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
لاغر شدن
1.Depuis que j'ai maigri, je dois toujours remonter mon pantalon.
1. از زمانی که لاغر شدهام همیشه باید شلوارم را بالا بکشم.
2.Il faudra que je mange plus sainement si je veux maigrir.
2. باید سالم تر غذا بخورم اگر می خواهم لاغر شوم.
تصاویر
کلمات نزدیک
maigrichon
maigreur
maigrement
maigre comme un clou
maigre
mail
mailer
mailing
maille
maillet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان