خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سخت بیمار بودن
[عبارت]
malade comme un chien
/malad kɔm ɛ̃ ʃjɛ̃/
1
سخت بیمار بودن
به شدت بیمار بودن
1.Ça me rend malade comme un chien.
1. این مرا شدیدا بیمار میکند.
2.Vous avez l'air bien. Je suis malade comme un chien.
2. شما حال مساعدی دارید. من سخت بیمار هستم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "بیمار مثل یک سگ" است، که کنایه از "سخت بیمار بودن" و "به شدت بیمار بودن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
malade
mal-être
mal-logé
mal-logement
mal élevé
malade comme une bête
maladie
maladie d'alzheimer
maladie de parkinson
maladie sexuellement transmissible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان