خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدرفتاری کردن با
[فعل]
maltraiter
/maltʀete/
فعل گذرا
[گذشته کامل: maltraité]
[حالت وصفی: maltraitant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
بدرفتاری کردن با
با خشونت رفتار کردن با
1.Cet enfant a été maltraité.
1. با این بچه با خشونت رفتار شده است.
2.Mes parents m'ont dit de ne jamais maltraiter les animaux.
2. والدینم به من گفتهاند که هیچگاه با حیوانات بدرفتاری نکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
malthusianisme
malte
maltais
malsain
malpropre
malus
malveillance
malveillant
malvenu
malversation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان