خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افسردگی (قدیمی)
2 . افت
3 . تحلیل جسمانی
[اسم]
le marasme
/maʁˈasm/
قابل شمارش
مذکر
1
افسردگی (قدیمی)
1.Granville tomba dans le plus affreux marasme.
1. گرانویل در افسردگی وحشتناکی فرو رفته بود.
2
افت
سقوط، رکود
1.Marasme économique
1. رکود اقتصادی
3
تحلیل جسمانی
ماراسموس (پزشکی - به ویژه در کودکان)
تصاویر
کلمات نزدیک
marais
marabout
maquisard
maquis
maquilleur
marathon
marathonien
maraude
marauder
maraudeur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان