خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نعنا
[اسم]
la menthe
/mɑ̃t/
قابل شمارش
مونث
1
نعنا
1.Je fais pousser de la menthe dans mon jardin d'herbes aromatiques.
1. باید در باغ گیاهان معطرم نعنا پرورش دهم.
2.Je vais faire un thé menthe marocaine.
2. من یک چای نعنای مراکشی درست خواهم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
menteur
mentalité
mental
mensurations
mensuellement
menthol
mentholé
mention
mentionner
mentir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان