[فعل]

mentir

/mɑ̃tiʀ/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: menti] [حالت وصفی: mentant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دروغ گفتن

  • 1.Désolé, mais nous devons mentir.
    1. متاسفم، اما ما باید دروغ بگوییم.
  • 2.J'ai promis à mes amis que je ne leur mentirais jamais.
    2. به دوستانم قول داده‌ام که هیچگاه به آنها دروغ نگویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان