[صفت]

menu

/məny/
قابل مقایسه
[حالت مونث: menue] [جمع مونث: menues] [جمع مذکر: menus]

1 ریز کوچک، ریزه، خرد

menu morceau/fille/partie...
تکه/دختر/قسمت... [کوچک، ریزه]
  • 1. Coupe-les en menus morceaux.
    1. آنها را به تکه‌های کوچکی ببر.
  • 2. Elle est une fille brune et menue.
    2. او دختری سبزه و ریزه [قدکوتاه] است.
menue monnaie
پول خرد
[اسم]

le menu

/məny/
قابل شمارش مذکر
[جمع: menus]

2 صورت غذا منو، فهرست

  • 1.Peux-tu croire les prix sur le menu ?
    1. میتوانی قیمت روی منو (غذا) را باور کنی ؟
le menu du jour
منوی روز
  • Moi, je prends le menu du jour.
    من منوی روز را میخورم.
le menu Démarrer
منوی استارت
  • Sélectionnez le menu Windows Update dans le menu Démarrer.
    در منوی "استارت" ، منوی "به روز رسانی ویندوز" را انتخاب کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان