خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میکروسکوپ
[اسم]
le microscope
/mikʀɔskɔp/
قابل شمارش
مذکر
1
میکروسکوپ
1.Le scientifique a observé le groupe de cellules au microscope.
1. دانشمند تودهای از سلولها را در میکروسکوپ مشاهده کرد.
2.Les chercheurs se servent de microscopes pour étudier les molécules.
2. پژوهشگران از میکروسکوپ برای مطالعه کردن به روی مولکولها استفاده میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
microprocesseur
microphone
microfilm
microcosme
microclimat
microscopique
microsillon
midi
midinette
mie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان