1 . بسیج شدن
[فعل]

se mobiliser

/mɔbilize/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: mobilisé] [حالت وصفی: mobilisant] [فعل کمکی: être ]

1 بسیج شدن بهم پیوستن (برای انجام کاری)

  • 1.Les étudiants se sont mobilisés pour manifester.
    1. دانشجویان برای تظاهرات کردن بسیج شدند.
  • 2.Tout le village s'est mobilisé pour porter secours à la famille en détresse.
    2. تمام دهکده برای کمک کردن به خانواده در خطر بسیج شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان