1 . فین کردن 2 . بینی (کسی را) پاک کردن 3 . (کسی را) سر جایش نشاندن 4 . خاموش کردن 5 . از بینی دفع کردن
[فعل]

se moucher

/muʃe/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: mouché] [حالت وصفی: mouchant] [فعل کمکی: être ]

1 فین کردن

  • 1.Mon nez coule et je me mouche beaucoup.
    1. آبریزش بینی دارم و خیلی فین می‌کنم.
  • 2.Tu ne dois pas te moucher ici.
    2. تو نباید اینجا فین کنی.
توضیحاتی در خصوص فعل "se moucher"
فعل "se moucher" برای عمل "فین کردن" یا خالی کردن محتویات بینی استفاده می‌شود که به منظور باز کردن راه بینی و راحتتر نفس کشیدن صورت می‌گیرد.

2 بینی (کسی را) پاک کردن دماغ (کسی را) گرفتن (moucher)

Moucher quelqu'un
بینی کسی را پاک کردن
  • Moucher un enfant
    بینی یک بچه را پاک کردن
توضیحاتی در خصوص فعل "moucher"
فعل "moucher" برای عمل "بینی (کسی را) پاک کردن" یا "دماغ (کسی را) گرفتن" استفاده می‌شود، که فعلی گذرا است و برای این است که شخصی بینی کسی را پاک کند (برای مثال مادر بینی کودک را پاک می‌کند و او را به فین کردن و خالی کردن محتویات بینی‌اش وامی‌دارد).

3 (کسی را) سر جایش نشاندن (کسی را) ادب کردن (moucher)

مترادف و متضاد réprimander
moucher quelqu'un
کسی را سر جایش نشاندن
  • 1. Le professeur a mouché l'élève impertinent.
    1. استاد شاگرد بی‌ادب را سرجایش نشاند.
  • 2. Tu as vu comment je l'ai mouché ?
    2. تو دیدی که من چطور او را ادب کردم؟
توضیحاتی در خصوص فعل "moucher"
فعل "moucher" اینجا در مفهوم "(کسی را) سر جایش نشاندن" یا "(کسی را) ادب کردن" است که مفهومی مجازی دارد و به معنای "گوشمالی دادن (کسی)" یا "تنبیه کردن (کسی)" است.

4 خاموش کردن (moucher)

مترادف و متضاد allumer éteindre
Moucher une lampe/une chandelle
خاموش کردن یک لامپ/یک شمع
  • Je mouche la bougie avant de sortir de la pièce.
    من قبل از خارج شدن از اتاق شمع را خاموش می‌کنم.
توضیحاتی در خصوص فعل "moucher"
فعل "moucher" اینجا به معنی "خاموش کردن" است که برای "شمع"، "چراغ" و یا "لامپ" (وسایل روشنایی) استفاده می‌شود.

5 از بینی دفع کردن از بینی خارج کردن (moucher)

Moucher du sang
خون از بینی دفع کردن
  • Après un choc sur le nez, il mouche du sang.
    از بینی‌اش خون دفع می‌کند چون ضربه‌ای به آن زدند.
توضیحاتی در خصوص فعل "moucher"
فعل "moucher" اینجا به معنی "از بینی دفع کردن" یا "از بینی خارج کردن" است که در مفهوم "جاری شدن (چیزی) به صورت بی‌اختیار از بینی" استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان