1 . (در هم) ضرب کردن (ریاضی) 2 . افزایش دادن 3 . تکثیر کردن 4 . تولیدمثل کردن 5 . افزایش یافتن
[فعل]

multiplier

/myltipliˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: multiplié] [حالت وصفی: multipliant] [فعل کمکی: avoir ]

1 (در هم) ضرب کردن (ریاضی)

  • 1.Sept multiplié par neuf
    1. 7 ضربدر 9

2 افزایش دادن زیاد کردن

  • 1.Un diplôme multiplie les chances de trouver un emploi.
    1. داشتن مدرک لیسانس شانس کار پیدا کردن را افزایش می‌دهد.

3 تکثیر کردن

  • 1.Multiplier les exemplaires d'un texte
    1. نسخه‌های یک متن را تکثیر کردن

4 تولیدمثل کردن زاد و ولد کردن (se multiplier)

  • 1.Les animaux se multiplient 2 fois par an.
    1. حیوانات دو بار در سال تولید مثل می‌کنند.

5 افزایش یافتن زیاد شدن (se multiplier)

  • 1.En quelques jours, les cas mortels se multiplièrent.
    1. در چند روز پرونده‌های مرگ و میر افزایش یافت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان