خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضروری
[صفت]
nécessaire
/nesesɛʀ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: nécessaire]
[جمع مونث: nécessaires]
[جمع مذکر: nécessaires]
1
ضروری
حیاتی، لازم
1.La nourriture est nécessaire pour vivre.
1. تغذیه برای زندگی کردن ضروری است.
2.Une grande attention est nécessaire pour ce travail délicat.
2. برای این کار ظریف دقت زیادی لازم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
nébuleux
néant
néanmoins
néandertalien
né
nécessairement
nécessiter
nécessiteux
nécessité
nécrologie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان