1 . متعفن
[صفت]

nauséabond

/nozeabɔ̃/
قابل مقایسه

1 متعفن زننده، فاسد

  • 1.Cette nourriture gâtée a une odeur nauséabonde.
    1. این غذای فاسد بوی متعفنی دارد.
  • 2.Il y a une odeur nauséabonde dans cette salle.
    2. در این سالن بوی زننده‌ای می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان