خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (مربوط به) نیجر
2 . (فرد) اهل نیجر
[صفت]
nigérien
/niʒeʀjɛ̃/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: nigérienne]
[مذکر قبل از حرف صدادار: nigérien]
[جمع مونث: nigériennes]
[جمع مذکر: nigériens]
1
(مربوط به) نیجر
1.L'indépendance nigérienne date de 1960.
1. استقلال نیجر به (سال) 1960 بازمیگردد.
[اسم]
le Nigérien
/niʒeʀjɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Nigériens]
[مونث: Nigérienne]
2
(فرد) اهل نیجر
1.Ce Nigérien habite à Niamey depuis 5 ans.
1. این (فرد) اهل نیجر 5 سال است در "نیامی" زندگی میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
nigérian
nigéria
niger
nigaud
nier
nihiliste
nipper
nippes
nippon
nirvana
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان