1 . گردو 2 . یک ذره
[اسم]

la noix

/nwa/
قابل شمارش مونث
[جمع: noix]

1 گردو

  • 1.Casser des noix.
    1. شکستن گردو.
  • 2.J'ai fait des cookies aux noix.
    2. من کلوچه‌های گردویی درست کردم.

2 یک ذره یک خرده

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان