خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاریک
2 . مبهم
3 . ناشناخته
[صفت]
obscur
/ɔbskˈyʁ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: obscure]
1
تاریک
1.Nuit sans étoiles, nuit obscure !
1. شبهای بدون ستاره، شبهای تاریک!
2
مبهم
گنگ، پیچیده، نامفهوم
1.Lumière tamisée
1. پرسشی گنگ
3
ناشناخته
ناشناس، گمنام
1.Pour des raisons obscures
1. برای دلایل ناشناخته
تصاویر
کلمات نزدیک
obnubiler
oblong
oblitérer
oblitération
obliquement
obscurcir
obscurité
obscurément
obscène
observateur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان