1 . غاز 2 . (آدم) احمق 3 . گوشت غاز
[اسم]

l'oie

/wa/
قابل شمارش مونث

1 غاز

  • 1.Troupeau d'oies
    1. دسته غازها

2 (آدم) احمق نفهم

  • 1.Aider une jeune oie
    1. کمک کردن به یک جوان احمق

3 گوشت غاز

  • 1.Il y aura une oie rôtie.
    1. یک گوشت غاز کبابی وجود خواهد داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان