خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصلیت
[اسم]
l'origine
/ɔʀiʒin/
قابل شمارش
مونث
1
اصلیت
نژاد، تبار
1.Mon origine ethnique influence ma façon de cuisiner.
1. اصلیت قومی [نژادی] من روی روش آشپزی من تاثیر می گذارد.
2.Vous êtes une Américaine d'origine italienne.
2. شما یک آمریکایی هستید با اصلیت ایتالیایی.
تصاویر
کلمات نزدیک
originalité
original
originaire
origan
orifice
originel
orignal
orme
ormeau
ornement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان