خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوام بخشیدن
[فعل]
pérenniser
/peʀenize/
فعل گذرا
[گذشته کامل: pérennisé]
[حالت وصفی: pérennisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
دوام بخشیدن
پایدار کردن، ماندگار کردن
1.Les actionnaires ont pérennisé l'activité de l'entreprise.
1. سهامداران فعالیت شرکت را دوام بخشیدند.
2.Pérenniser une institution.
2. پایدار کردن یک نهاد [موسسه].
تصاویر
کلمات نزدیک
pérenne
péremptoire
péremption
péquenaud
pépé
pérennité
péricliter
péridurale
péril
périlleux
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان