خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماندگاری
[اسم]
la pérennité
/peʀenite/
قابل شمارش
مونث
1
ماندگاری
دوام، پایداری، بقا
1.Je doute de la pérennité de cette solution.
1. من به دوام این راه حل شک دارم.
2.La pérennité des traditions.
2. ماندگاری [بقای] سنتها.
تصاویر
کلمات نزدیک
pérenniser
pérenne
péremptoire
péremption
péquenaud
péricliter
péridurale
péril
périlleux
périmètre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان