خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاغذ
2 . مقاله
[اسم]
le papier
/papje/
قابل شمارش
مذکر
1
کاغذ
1.Il faut jeter le papier dans la poubelle bleue.
1. باید کاغذ را در سطل آشغال آبی انداخت.
2.Le boucher emballe la viande dans du papier.
2. قصاب گوشت را در کاغذ می پیچد.
2
مقاله
1.Ce journaliste écrit des papiers dans Le Monde.
1. این روزنامهنگار مقالات مجله "لوموند" را مینویسد.
2.Vous présenterez votre papier à la fin de l'émission.
2. شما مقالهتان را در انتهای برنامه ارائه میدهید.
تصاویر
کلمات نزدیک
papi
papeterie
paperasse
pape
papaye
papier aluminium
papier de verre
papier paraffiné
papier peint
papier à dessin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان