خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حامی مالی
[اسم]
le parrain
/paʀɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
حامی مالی
اسپانسر
1.Il rentre au club avec l'aide de son parrain.
1. او با کمک اسپانسرش به باشگاه بازمیگردد.
2.Le maire est le parrain de l'évènement.
2. شهردار حامی مالی این رخداد است.
تصاویر
کلمات نزدیک
parquet
parquer
parpaing
paroxysme
parolier
parrainage
parrainer
parricide
parsemer
part
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان