خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجذوب شدن
2 . مجذوب کردن
[فعل]
se passionner
/pasjɔne/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: passionné]
[حالت وصفی: passionnant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
مجذوب شدن
شیفته شدن
1.Ces adolescents se sont passionnés pour le sport.
1. این نوجوانان مجذوب ورزش شدهاند.
2.Charlotte se passionne pour la danse classique.
2. "شارلوت" شیفتهی رقص کلاسیک میشود.
2
مجذوب کردن
شیفته کردن
(passionner)
1.Ce roman, ce film m'a passionné.
1. این رمان، این فیلم من را مجذوب کرده است.
2.Ses histoires nous passionnaient.
2. داستانهای او ما را مجذوب میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
passionnel
passionnant
passion
passif
passible
passionné
passionné d'informatique
passionnément
passivité
passoire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان