خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در گل و لای راه رفتن
2 . درماندن
3 . دست و پای خود را گم کردن
4 . در آب راه رفتن
[فعل]
patauger
/patoʒˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: pataugé]
[حالت وصفی: pataugant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
در گل و لای راه رفتن
1.Les pieds de mon cheval, qui pataugeait dans les ornières.
1. پای اسب من که در گل و لای رد چرخها میرود.
2
درماندن
واماندن
3
دست و پای خود را گم کردن
دستپاچه شدن، به تته پته افتادن
1.Patauger dans un exposé
1. هنگام ارائه دادن دستپاچه شدن
4
در آب راه رفتن
از آب رد شدن، از آب گذشتن
1.Ne va plus patauger à la rivière!
1. دیگر از آب رودخانه نگذر!
تصاویر
کلمات نزدیک
pataud
patate douce
patate
patachon
pastèque
patelin
patente
paternalisme
paternaliste
paternel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان