خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرداخت کردن اجاره
[عبارت]
payer le loyer
/peje lə lwaje/
1
پرداخت کردن اجاره
1.Mon locataire paie le loyer en retard.
1. مستاجرم من اجازه را دیر می پردازد.
تصاویر
کلمات نزدیک
payer en liquide
payer en espèces
payer des charges
payer
payement
payer par carte
payer par chèque
pays
pays basque
pays de galles
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان