خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شانه کردن
[فعل]
se peigner
/peɲe/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: peigné]
[حالت وصفی: peignant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
شانه کردن
شانه زدن
1.Marie se peigne trois fois par jour.
1. "ماری" سه مرتبه در روز (موهایش را) شانه میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
peigne
pedigree
pectoral
peaufiner
peau-rouge
peignoir
peinard
peindre
peine
peine avec sursis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان