خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساز کوبهای
[اسم]
les percussions
/pɛʀkysjɔ̃/
قابل شمارش
جمع مونث
1
ساز کوبهای
پرکاشن
1.Dans un orchestre de jazz, la percussion est un élément important.
1. در یک ارکستر جاز، پرکاشن یک عامل مهم است.
2.La batterie fait partie des percussions.
2. درامز جزو سازهای کوبهای است.
تصاویر
کلمات نزدیک
percussionniste
percolateur
perclus
perché
perchoir
percutant
percuter
percée
perdant
perdition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان