1 . ثبات
[اسم]

la permanence

/pɛʀmanɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 ثبات تداوم، پایداری

  • 1.La permanence des traditions préserve la culture nationale.
    1. تداوم سنت‌ها، فرهنگ ملی را حفظ می‌کند.
  • 2.Toutefois, il y a la question de la permanence.
    2. در هر حال، موضوع [مسئله] ثبات است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان