خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با پشتکار
[صفت]
persévérant
/pɛʀseveʀɑ̃/
قابل مقایسه
1
با پشتکار
کوشا
1.Il arrivera à son but, il est persévérant.
1. او به هدفش خواهد رسید، او کوشا است.
2.L'athlète a été très persévérant et a battu le record.
2. ورزشکار خیلی با پشتکار بود و رکورد را زد [شکست].
تصاویر
کلمات نزدیک
persévérance
persécution
persécuter
persuasion
persuasif
persévérer
perte
perte de temps
pertes
pertinemment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان