1 . باقی ماندن 2 . دنبال کردن
[فعل]

persister

/pɛʀsiste/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: persisté] [حالت وصفی: persistant] [فعل کمکی: avoir ]

1 باقی ماندن ادامه داشتن

  • 1.Il devrait consulter un médecin si son malaise persiste.
    1. اگر بیماری‌اش ادامه دارد او باید با یک دکتر مشورت کند.
  • 2.Le temps froid persistera tout au long de la semaine.
    2. هوای سرد تمام طول هفته ادامه خواهد داشت.

2 دنبال کردن ادامه دادن

  • 1.Il persiste dans ses études et obtient de bons résultats.
    1. او تحصیلاتش را دنبال کرد و نتایج خوبی گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان