خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باقی ماندن
2 . دنبال کردن
[فعل]
persister
/pɛʀsiste/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: persisté]
[حالت وصفی: persistant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
باقی ماندن
ادامه داشتن
1.Il devrait consulter un médecin si son malaise persiste.
1. اگر بیماریاش ادامه دارد او باید با یک دکتر مشورت کند.
2.Le temps froid persistera tout au long de la semaine.
2. هوای سرد تمام طول هفته ادامه خواهد داشت.
2
دنبال کردن
ادامه دادن
1.Il persiste dans ses études et obtient de bons résultats.
1. او تحصیلاتش را دنبال کرد و نتایج خوبی گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
persistant
persistance
persil
persifleur
persiflage
perso
personnage
personnaliser
personnalité
personne
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان