خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وحشت
[اسم]
la peur bleue
/pˈœʁ blˈø/
غیرقابل شمارش
مونث
1
وحشت
ترس
1.La petite fille lit Barbe-Bleue, cela lui fait une peur bleue.
1. دخترک دارد کتاب ریش آبی را میخواند. قصهاش او را به وحشت میاندازد.
تصاویر
کلمات نزدیک
peur
peuplier
peupler
peuplement
peuple
peureusement
peureux
peut-être
pff
phalange
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان