خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (اسب) سم زمین زدن
2 . بیقرار بودن (برای انجام کاری)
[فعل]
piaffer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
(اسب) سم زمین زدن
سم به زمین کوبیدن
2
بیقرار بودن (برای انجام کاری)
دل توی دل (کسی) نبودن
تصاویر
کلمات نزدیک
piaf
phénoménal
phénomène
physiquement
physique
piailler
pianiste
piano
piano à queue
pianoter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان