خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنامهریزی
[اسم]
la planification
/planifikasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
برنامهریزی
طرحریزی
1.La planification financière est importante pour une entreprise.
1. برنامهریزی مالی برای یک شرکت مهم است.
2.Planification du travail.
2. برنامهریزی کاری.
تصاویر
کلمات نزدیک
planificateur
planeur
planer
plancton
planchiste
planifier
planning
planque
planquer
plant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان