خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماهیتابه
[اسم]
la poêle
/pwal/
قابل شمارش
مونث
1
ماهیتابه
1.La viande a carbonisé dans la poêle.
1. گوشت در ماهیتابه سوخته است.
2.Pour faire des crêpes, j'utilise une poêle.
2. برای کرپ درست کردن، من از یک ماهیتابه استفاده می کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
poétique
poétesse
poésie
poète
poème en vers
pragmatique
pragmatisme
prague
praire
prairie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان