خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدشانسی
[اسم]
la poisse
/pwas/
قابل شمارش
مونث
1
بدشانسی
نحسی
1.Encore une contravention, quelle poisse !
1. باز هم یک جریمه، چه بدشانسیای!
2.Encore une panne, c'est la poisse !
2. باز هم یک خرابی [نقص]، این بدشانسی است!
تصاویر
کلمات نزدیک
poison
pois mange-tout
pois chiche
pois
poirier
poisseux
poisson
poissonnerie
poissonnier
poissons
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان