خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چندمنظوره
2 . همه فن حریف
3 . مامور مالیات
[صفت]
polyvalent
/pɔlivalɑ̃/
قابل مقایسه
1
چندمنظوره
چندکاره، چندکاربردی
2
همه فن حریف
1.Cet employé est très polyvalent.
1. این کارمند خیلی همه فن حریف است.
2.Une secrétaire polyvalente.
2. یک منشی همه فن حریف.
[اسم]
le polyvalent
/pɔlivalɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
3
مامور مالیات
تصاویر
کلمات نزدیک
polyvalence
polytechnique
polytechnicien
polyphonie
polynésie
polémique
pom-pom girl
pommade
pomme
pomme de pin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان