خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پمپاژ کردن
[فعل]
pomper
/pɔ̃pe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: pompé]
[حالت وصفی: pompant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
پمپاژ کردن
تلمبه زدن
1.Le cœur sert à pomper du sang.
1. قلب خون را پمپاژ می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
pompe
pommier
pommette
pommeau
pomme de terre
pompes
pompette
pompeux
pompier
pompiste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان